جستجو در وبلاگ

نشر رایگان کتاب

کتاب شما را رایگان چاپ می کنیم

نویسندگان، محققین و اساتید محترم دانشگاهها
«کتاب بنویسید...مجوز با ما...چاپ رایگان با ما...حق تألیف هم بگیرید!»

آیا نظریه بیگ بنگ یا انفجار بزرگ با پدیده خلقت هدفمند منافاتی دارد؟


توسط :استاد مهدی دانشیار ریس مرکز نجوم
دسته بندی موضوعی :اخبار تخصصی کتاب
 1397/10/03
 8:29 PM
آیا نظریه بیگ بنگ یا انفجار بزرگ با پدیده خلقت هدفمند منافاتی دارد؟

بسم الله الرحمن الرحیم

آیا نظریه بیگ بنگ یا انفجار بزرگ با پدیده خلقت هدفمند منافاتی دارد؟

همانطور که می دانیم آغاز قرن بیستم مواجه با ظهور بنیانهای ویژه در روند تاریخ علم به شمار می آید که براثر شکست پارادایمهای نیوتنی پارادایمهای خاصی در حوزه سرعتهای نزدیک سرعت نور وذرات کوچکتراز نانو ظهور می کندکه به ترتیب با عنوان نسبیت وکوانتم مطرح می شود که شاخه های دیگر از علوم که متصل به تعاریف جدید بودندخودنمایی می کننداز جمله این علوم وابسته علم کیهان شناسی بود که با انقلاب نسبیتی وتعاریف خاص نسبیت در حوزه فضا وزمان ونگرش ریاضی به این دو مقوله از جنبه فلسفی صرف واردعرصه اخترفیزیک شد ه وبا ریاضیاتی ویژه به نظام بندی کیهان در بازه فضا وزمان وجرم  می پردازد

باظهور کیهانشناسی وارائه مدلهای متعددی از ساختارعالم توسط صاحبنظران وجمع آوری تاییدات تجربی بر تحلیلات نظری بسترخاصی برای شکل گیری این حوزه از علم فراهم می شود واصلاحات وتعدیلات بر غنا ووسعت وقدرت تحلیل آن می افزایدونوید نزدیک شدن به واقعیت را می دهد هر چند در تحلیلهای جدی وقابل قبول نیز گاهی پارادکسها وتناقضهای آشکاراندیشه متفکران را جهت اصلاح وچکش کاری علمی به یاری میطلبد وداده های تجربی جدیدتر راه را برای دیدن افقی بازتر وروشنتر هموار می سازد.

در عرصه کیهان شناسی پس از رد نظریه مدل انیشتین به علت تناقضات با داده های تجربی هابل،فریدمن با تحلیل نسبیتی با توجه به داده های هابل ونظریه نسبیت وتعریف پارامترهایی چون چگالی عالم وچگالی بحرانی وارائه سه مدل با توجه به چگالی های فوق الذکر که نیاز به داده های تجربی زیادی دارد که در این مدلها بنا به چگالی بحرانی وچگالی فعلی جهان را به صورت منحنی باز یا بسته ویا تخت در نظر می گیردکه انتخاب هرکدام از این سه گزینه مستلزم داده های رصدی فوق العاده بالاتر از داده های حال حاضر است که هنوز به نتیجه متقن نرسیده است ولی در آغاز قرن بیستم اندیشمندان با توجه به داده های آن زمان نظریه جهانی به صورت منحنی بسته و در حال انبساط را پذیرفته بودند که فرزانه ای به نام ژورژگاموف با تحلیلی خاص که حاکی از آن بود اگر زمان را در این منحنی بسته در حال انبساط به عقب باز گردانیم لاجرم منحنی بسته ای در حال انقباض به وجود می آید که در زمان نزذیک به زمان صفرجهان در نقطه ای تکینه متمرکز بوده که در وقت معلومی ناگهان منفجر شده ودر ثانیه های نخست ذرات بنیادی وبعداز آن اتمها وملکولها شکل گرفتند وبه مرور زمان با کم شدن التهاب ودما وچگالی ملکولهای مختلف وعناصر ومواد به وجود آمدند

گاموف با ارائه این نظریه وارائه دلیل بر مدعای خودیعنی تابش پیش زمینه کیهان وتایید آن توسط مراکز ذی صلاح مفتخر به در یافت جایزه نوبل شد و تاییدات بیش از پیش نظریه توسط تجارب رصدی اسم این نظریه را به نظری استاندارد کیهان شناسی تغییر دادکه حاکی از قدرت علمی این تئوری بود

حال مساله اینجاست که آیا نظریه مهبانگ که توسط گاموف ارائه شد ودلایل تجربی مؤید آن حاکی از خلقتی هدفمند یا نشان از جهانی صرفا تصادفی وبی هدف می باشد؟

این مساله از زاویه های مختلفی قابل بررسی وکاووش است

نکته اول اینکه جایگاه یقینیات ونظریات  ورابطه آنها باهم را مشخص کنیم وعنوان کنیم که آیا می توان از روی نظریات صرف قاطعا در باره یقینیات نظر داد یا این مساله جایگاه ویژه ای را می طلبد

همان طور که می دانیم دایره یقینیات بر اساس اصول خدشه ناپذیر علمی واعتقادی انسان استوار است و آنچه را شامل می شودکه از تجارب متعدد انسانی ویا بر اساس وحی بنا شده وجای هیچ گونه تغیر و احتمال برای انسان به جای نمی گذارد جایگاهیست که انسان با اطمینان کامل بر آن تکیه می کند و جای تزلزل و اما وشاید به جای نمی گذارد ولی حوزه نظریات حوزه ذهن و اندیشه بشر در مورد مفهومی غیر قابل ادراک که آن رااز ورای پرده جهل سعی در شهود آن دارد وگاهی نظری را با توجه به داده هایی که دارد ارائه می دهد وگاهی آن نظر را رد می کند وایده دیگر را جایگزین می کند تا به واقعیت نزدیک شود در پاره ای از مواقع ممکن است به واقعیت نزدیک شود ودر پاره ای مواقع دور شود در زمانی نظری ارائه می دهد که باخیلی از داده های تجربی توافق دارد  ودر همان حال تناقضات آشکاری نیز به چشم می خورد به هر حال حوزه علم تجربی حوزه مقدسی نیست و اصالتا با تقدس منافات دارد جاگاه ارائه نظریه و نقض آن است پس اشتراک این حوزه از علم با حوزه یقینیات نزدیک به صفر است ونگاه کردن از این حوزه به مسائل یقینی کاری ابتر وبیهوده به نظر می رسد چرا از چیزی که در آن یقینی وجود ندارد چگونه می توان نتایج یقین آور گرفت وحتی در آن حوزه از آن یاری خواست مثلا نظریه استاندارد کیهان شناسی  صرفا یک نظریه رو به تکامل است و دارای بسیاری از دستاوردهایی که با تجربه توافق دارد ودر بسیاری از موارد تناقضات آشکاری در آن به چشم می خورد همان طور که پاسخگوی بسیاری از چرا هاست برای خیلی از چرا ها پاسخ ندارد پس نظریه ای است که باید در تایید آن دست به جمع آوری بسیاری از داده های رصدی زد و آوردن آن در حوزه یقینیات  بسیار زود وعمل شتابزده وغیر علمیست ونقاط ابهام فراوانی در آن به چشم می خود حتی در حوزه اصلاحاتی که هاوکینگ به دامنه آن وارد می کن وارد میکند وارائه نظریه جهانهای موازی مشکلی را حل نی کند و آن را به دایره یقینیات وارد نمی کند بلکه به بازه  مسائلی که باید تجربه شهودی به مددش آید اضافه می کند

علاوه بر این مشخص نیست که برای سوالاتی که در آینه در پیش روی علم بشری قرار می گیرد جوابی قانع کننده داشته باشد چرا که سوالات هر عصری متعلق به همان عصر می باشد که بشر با ارائه نظریات سعی در جواب دادن به آن شبهات دارد ومعلوم نیست همین نظریه برای پاسخگویی به شبهات آتی هم مثمر ثمر باشد کما اینکه نظری ارسطو گره سوالات زمان نیوتن را نگشود وسوالات عصر انیشتین با ایده های نیوتونی قابل توجیه نبود واین شکست پارادایمها جزو خصوصیات ذاتی علم است

نکته بعدی که قابل بررسی علمی است که در جهانی که همه چیز تصادفی است و هیچ قانون ثابتی وجود ندارد گفتگو کردن از علم هم معنی نداردچون کاووش علمی در جایی مفهوم پیدا می کند که شما در کاووش خود به قوانین علمی منظمی و غیر قابل خدشه وجهان شمول دست پیدا کنیدپس اگر قرار باشدکه همه چیز در آشوب خلاصه شودپس چه جای علم وگفتگوی علمی پس باید در همین جا باب علم را بست وپیروزی جهل بر علم وظلمت بر نور را اعلام کرد

پس چگونه می توان نتیجه گرفت در جهانی که جزبه جز آن مملو از قوانین وسنن لا یتغیر ریاضی و فیزیکیست در مجموع بی حاصل وبدون قانون وعلم است چطور ممکن است ما در جهان کوانتمی  به دنبال علم هستیم در جهان نانو و میکرو وماکرو دنبال علم هستیم بین سیارات وستارگان کهکشانها از تولد تا مرگ به دنبال سنن وقوانین هستیم وناگهان در مجموع آنها یعنی کیهان باب علم را به یک باره ببندیم بدیهیست که این جای تامل دارد؟و قابل قبول نیست که قوانین وسنتی بر کیهان چه به صورت واحد یا موازی حاکم نباشد

نکته سوم که خوبست در این مقاله بدان اشاره شود در متون مقدس که از سوی متالهان متکی به وحی  و قایل به هدفمند بودن جهان  ارائه شده و به نوعی به آفرینش کائنات وکیهان اشاره می کنددر ابتدای بنیان خلقت اشاره به آشوب وافت وخیز های فراوانی دارد که در همین جا جالبست که بحث پیدایش عالم رااز دیدگاه امام علی علیه السلام پیشوای بزرگ مسلمانان جهان بررسی کنیم:

 

(.... والله خلقت را آغاز کرد وموجودات را بیافرید بدون آنکه به فکر واندیشه ای نیاز داشته باشد ونه از تجربه قبلی استفاده کردونه در تصمیمش مردد ودر شک قرار داشت برای پدید آمدن عالم در وقت معینی که همه پدیده های مختلف را باهم هماهنگ کرده و در هر کدام قوانین وسنن خاص را با آنها عجین  کرده بود به وجود آمد

الله پیش از آنکه آفرینش را به وجود آورداز تمام جزئیات وجوانب آن پدیده ها وقوانین حاکم بر آنها آگاهی کامل داشت وحدود وپایان واندازه آنها را می دانست. واز اسرار پنهان وآشکار پدیده ها آگاه بود

الله بعد از آن فضارا به وجود آورد وجوانب آن را گسترش داد وهوایی(میدانهایی)  را آفرید که به مدد آن فضا ساخته شود وگسترش یابدوسپس آب(شار کیهانی) را در آن فضا روان کرد،شاری که امواج متلاطم آن شکننده بود ویکی بر دیگری می نشست شار را بر بادی(میدانی) طوفانی وشکننده نهاد وباد (میدان)رابه بازگرداندن آن شار فرمان دادوبه نگهداری شار مسلط ساخت وحدو مرز آن را به خوبی مشخص نمود.

فضا در زیر تند باد شدید( میدان) وشاره  بر بالای آن در حرکت بود

الله طوفان را برانگیخت تا شار را متلاطم کندو شار را پی در پی در هم کوبید طوفان به شدت وزید واز نقطه ای  دوردوباره آغاز شدسپس به طوفان امر کرد تا شار را به هر سو روان کند وبرهم کوبدوبا همان شدت که در فضا وزیدن داشت باد بر شار مسلط شد از اول آن بر می داشت وبه آخر آن می ریخت وشاره های ساکن را به امواجی سرکش مبدل ساخت تا آنجا که شاره ها روی هم قرار گرفتندو چون قله های بلند کوهها بالا آمدند امواج تند باعث شد در این  شار متلاطم حباب هایی به وجود آید واین حباب ها در فضا شروع به انبساط کردند واز این حبابها هفت آسمان موازی تو در تو پدید آمد

عالم درونی تر چون شار  مهار شده وسیال(ناپایدار)و آسمان بالا را مانند سقفی استوار وبلند (پایدار)قرارداد بی آنکه نیازمند به ستونی باشد یا میخ هایی آن را استوار کند

الله آنگاه عالم درونی تر را به وسیله نور ستارگان در خشنده زینت بخشید(فقط در آسمان درونی همگنی به هم خورد و ستارگان به وجود آمدند)  ودر آن سراجی منیر واقمار وسیارات را درخشان گردانید که همواره در مداری منظم حرکت خود را انجام می دهند..."

" در کتاب نهج البلاغه خطبه اول"

نکته قابل بحث این است که با مقایسه بین نظرات علمی اخیرو متون متالهین وپیشوایان دینی متکی به وحی متوجه می شویم به نوعی در هر دوحکایت از آفرینش آغازی توام با آشوب وطوفان را داردودر تعبیری اشاره به انفجار ودر تعبیری دیگربه طوفان  شده که حاکی از سیستمی نا آرام وپر تلاطم  است اما دو نکته متضاد از این تعبیر استنباط می شود 1-هرج ومرج و بی قاعدگی و پدیده های صرفا تصادفی2-جریان داشتن  قوانین  سنن در همین آشوب وتلاطم  وپدید آمدنی جهانی منظم و هدفمند از این جریان

برای بررسی علمی این دو برداشت کافیست دقت نظری در پدیده های اطراف داشته باشیم اگر آنچه در آزمایشگاه وتجربه علمی  حاصل می شود مؤید مستولی بودن سنن وقوانین منظم وخدشه ناپذیربر جهان بودنتیجه به دیدگاهی الهی که از هدفمند بودن آفرینش است ختم می شود ودر غیر این صورت  حکم به ماتریالیستی بودن وتصادفی بودن آفرینش می کنیم

آنچه مبرهن وغیر قابل انکار است مشاهده قواعد وقوانین وسنن ثابت در جهان و عالم است که جهان مستحق نام عالم یعنی علم انباشته بر خود شده و علم هم به معنی ره یابی و کشف همین قوانین وسنن است،و جهان بدون علم برای ماانسانهای هوشمند معنی ومفهومی نداردچرا که ذات جهان علم است وجهان بدون علم قابل تصور نیست

اما دیدگاه دوم که در آن  بی نظمی اولیه عالم منجر به بی نظمی ثانویه می  شود

تابه حال در هیچ جا جهانی عاری ازقواعد سنن وحدود واندازه دیده نشده واکر کسی ادعای وجود چنین جهانی خارج از حوزه جهان ما رابکند اولا وجود آن عالم هنوز در حد یک نظریه وشبه علم است وثانیا کسی در آنجا نبوده که چنین ادعایی را تصدیق کند بلکه چنین تصوراتی موهومی  وعاری از حقیقت علمی وتجربیست واصالتا قابل طرح وپاسخ علمی نیست چون علم تجربی بر مشاهدات ومعقولات استوار است نه بر اوهام غیر قابل اثبات

 

نتیجه 

بنا به مطالب فوق الذکر نظریه انفجار بزرگ با ایده خلقت هدفمند نه تنها منافاتی ندارد بلکه نتایج حاصله از آن از لحاظ تجربی مؤید آن چرا که هر پدیده جزئی فیزیکی در آفرینش مستلزم قواعد وسنن ویژه است وجهتی خاص را دنبال می کندپس بنابر این جزئیات و علوم موجود در عالم می توان نتیجه گرفت که عالم کلی تر هم تابع قوانین وسنن خاصی بوده و غایتی را دنبال می کند واین مفهوم خلقت هدفمند است


ارسال نظر: